جمعه، بعداز جشن، یه اتفاق خيلي شیرین دیگه هم افتاد که باعث شد دلمون به شادي بلرزه و عزممون برای راهمون جزم تر بشه.💓
. شاید یاران قدیمی خیریه، “هفت خواهرون “رو یادشون باشه، هفت خواهر افغانستانی که سه تا از اونها ناشنوا بودن!👂🏻🔇😔
حدود ۵ سال قبل به پشتوانه همت و بخشندگی نیکوکارای مهربون، برای عمل کاشت حلزون گوش يكي از دخترای ۳ ساله ناشنوای این خانواده، سی میلیون تومن پول جمع کردیم👂🏻💵. عمل جراحي ای كه اگر اون زمان انجام نمي شد ، این دختر کوچولو، براي هميشه ناشنوا باقي مي موند!
و حالا اين دختر نازنين صداهای چرخ گردون روزگار رو میشنوه و داره تلاش میکنه با گفتاردرمانی و تمرین، تكلمش رو هم بهتر كنه و مثل خواهر دوقلوش خوب و بی نقص حرف بزنه👭🗣👄 .
اون روز بعد از تموم شدن جشن نوروزي خيريه ، موقعی که همه داشتن راهی خونه هاشون میشدن، این دختر کوچولو دوان دوان از پله ها اومد بالا و باصدای بلند و رسا گفت “خداااافظ” همه مون از شنیدن صدای قشنگ و لحن شیرینش ذوق زده شدیم، تا حالا حرف زدنش رو ندیده بودیم .😃✌🏻
در واقع اين خداحافظي ، اولين سلام اين دخترك نازنين به چرخ گردون بود 💜😇 .