بهارانه ی چرخ گردون
این جمعه بعد از کلاس روانشناسی، جشن پایان سال داشتیم، قبل از جشن گرفتن نوروز، توی خونههامون ترجیح دادیم اول توی خیریمون شادمانی کنیم که به نوعی خونهی امید هممون هست. بعضی اعضا برنامه سفر به شهر و دیارشون رو عقب انداخته بودن تا توی جشن آخر سال شرکت کنن ، ما چقدر خوشحال بودیم از نزدیکی دل هاشون به همدیگه و به ما.
توی این آخرین جمعه سال سعی کردیم با هم دیگه برای ارتقاء کیفیت زندگیمون، هدفهای کوتاه مدت و بلند مدتی تعریف کنیم. که در این لحظه شاهد چهرههای شاد، ناامید، مصمم، غمگین و… مددجوهامون بودیم.
و همگی با هم برای رسیدن به هدفهامون بلند آرزو کردیم؛ همینطور برای تمام رهگذرها و همقدمهای خیریمون سلامتی، شادی و برکت طلب کردیم.
به همهی مددجوها و خانواده هاشون عیدی ای که لای قرآن گذاشته بودیم تقدیم کردیم حتی برای نو رسیدهای که تازه سه روزه متولد شده.
یادمون بود که مادرش شیش ماه پیش وقتی فهمید بارداره چند روز گریه می کرد و میگفت توان تامین هزینه 4 تا بچه رو ندارم . ما تو این مدت، بهش تریکو بافی یاد دادیم تا بتونه بعد از به دنیا اومدن این هدیه ناخواسته، با کمک خیریه، تو خونه سبد، تولید کنه و ما به نفع خودش بفروشیم…
همراه جشن قشنگ پایان سالمون طبق روال هر ماه برای مددجویی که تولدش بود، جشن تولد گرفتیم و هدیه بهش تقدیم شد و مراسم کیک بریدن و خوردن رو بجا آوردیم. 🎂💃🏻
و در آخر مددجوها رو با سبد ارزاق این ماه که مخصوص مراسم شب عید بود و شامل: آجیل، شیرینی، شکلات، چای، سویا، حبوبات، روغن و…. و البته غذای گیاهی خوشمزه، (دستپخت خیریه) راهی خونه هاشون کردیم
کرمها رو یکی از نیکو کارا از اصفهان پست کرده بود بود تا مرهمی باشه برای دستهای خسته از خونه تکونی مددجوها و چای هم طبق روال این چند ماه، هدیه شرکت نیوشا بود 🌸
سپاس از همه کسایی که با مهرشون امسال هم این گردونه نیک ورزی رو چرخوندن.🙏